
برآشفتگي رومههاي زنجيرهاي از شهامت صداوسيما در پخش مستند «رؤياي آجري »
چرا صداوسيما بايد زبان گوياي مردم باشد؟/ تحريف کنندگان واقعي مرحوم هاشمي چه کساني هستند؟
به نظر ميرسد پرده برداشتن از واقعيتها درباره نقش يک جريان خاص در گسترش فساد بهويژه در حوزه مسکن، سبب شده تا محاسبات اتاق فکر اين جريان کاملاً به هم ريخته و آنها را در مقابل مطالبه عمومي مردم قرار دهد.
گروه فرهنگ-رجانيوز: در هفتهاي که گذشت مستندي با عنوان «رؤياي آجري» از شبکه مستند سيما پخش شد. مستندي که به صورت تحليلي و مبتني بر اسناد و تصاوير ديدهنشده، سياستگذاريِ مسکن در ايران را از زمان پهلويها تا امروز بررسي کرده است.
به گزارش رجانيوز، در اين مستند به نقش مثبت و منفي رجال تاثيرگذار در حوزه مسکن بي هيچ غرضورزي و جناحبندي سياسي پرداخته شده است. به عنوان نمونه در قسمت سوم، قهرمان داستانِ ماجراي زمين شهري، هاشمي رفسنجاني است؛ يا در قسمت پنجم که به نقش مخرّب مرحوم هاشمي رفسنجاني و غلامحسين کرباسچي ميپردازد، قهرمان داستان، عباس ي است. اما اين مستند پس از اتمام، با واکنش همين افرادي روبرو شد که در بخشهايي از مستند، قهرمان اصلي بودند. واکنشهايي که اثر خود را در تيتر اصلي چهار رومه و تيترهاي صفحات اول رومههاي منتسب به جرياني خاص برجا گذاشته است.
اما عامل اصلي اين اتفاق چيست؟ به نظر ميرسد پرده برداشتن از واقعيتها درباره نقش يک جريان خاص در گسترش فساد بهويژه در حوزه مسکن، سبب شده تا محاسبات اتاق فکر اين جريان کاملاً به هم ريخته و آنها را در مقابل مطالبه عمومي مردم قرار دهد.
جرياني که هميشه با سوار شدن بر روي ارعاب مردم از جنگ يا بزرگنمايي مسائلي چون گشت ارشاد و حجاب اجباري، سعي در جمعآوري رأي در انتخاباتها داشت، حالا خود را چند ماه مانده به انتخابات رياستجمهوري، مقابل چشمان خود پروندهاش را در حوزه مسکن ميبيند. مساله اي که باعث شده مردم احساس کنند، ترس از جنگ يا حجمه روي ماجراي حجاب، پوششي بوده بر فساد گسترده اين جريان خاص روي ماجراي سقف بالاي سر مردم.
لذا ايجاد هجمهاي رسانهاي عليه صدا و سيما در دستور کار اين جريان قرارگرفته تا حداقل توليد و پخش چنين آثاري را متوقف سازند. آثاري که مردم را نسبت به عملکرد قبيلهگرايانه اين جريان خاص مطالبهگر ميکند.
عمليات رسانهايشان را هم به دست تنها چهره تقريباً مقبول خاندان هاشمي سپردند تا با ادعاي تحريف هاشمي فضا را براي تخريب صد او سيما هموار کنند.
اما از آنجا که با سر و صدا و هياهو، نميتوان پرده از واقعيات برداشت، رومههاي امروز اين جريان، عرصه تناقضهاي جالبي شد. مثلاً رومه اعتماد تيتر خود را به مشکل 45 ساله خانههاي خالي اختصاص داده، درحالي که بالاي همين تيتر عکس محسن هاشمي است با ادعاي تحريف!

اين همه تناقض از کجاي اين جريان بيرون ميزند؟ آيا جز اين است که مستند رؤياي آجري، ريشه اصلي خانههاي خالي را در رفتار ميرحسين موسوي، اکبر هاشمي رفسنجاني، محمد خاتمي و حسن روحاني جستجو کرده و يافته است؟
درجاي ديگري رومه جمهوري اسلامي با ادعاي اينکه رؤياي آجري، مديريت دوره هاشمي را با مديريت دوره فرح پهلوي، يکي دانسته، صداوسيما را آماج حملات خود کرده و رومه اعتماد در همين روز با استناد به رومه آيندگان! مرتبط با دوران فرح پهلوي، معتقد است مشکل مسکن با اين شکل و شمايل، ريشهاي ماقبلِ انقلابي دارد. خب مگر رؤياي آجري جز همين را گفته است؟
اما در رد ادعاي محسن هاشمي شايد خواندن اين بخش از خطبههاي هاشمي رفسنجاني کافي باشد. او در خطبهاي که به «خطبه تجمل» معروف شد گفته: «يکي از چيزهايي که انحراف بود در جامعه ما و هنوز هم هست متاسفانه، هنوز نتونستيم اصلاح بکنيم،{در}اين مملکت هرجا نقطه خوش آب و هوا و منظره خوبي وجود داشت، طاغوتها و رفاهطلبها و آنهايي که کاري به اسلام نداشتند مال آنها بود و مسلمانها را هميشه توي مناطق غيرمناسب فکر ميکردند جاشونه. شمال شهر هرجايي که جاي بهتريه، مال آنها بود. مناطق لب دريا{را} آنها تصرف ميکنند. مناظر خوب، مراتع و جنگلها را، کوهستانها و اينها را آنها تصرف ميکردند. کأنّه اصلاً اينه؛ آدمي که مسلمونه يه چنين فرهنگي داره، ميشد البته؛ حالا ما خيلي تلاش کرديم اينها را به هم بزنيم، ولي هنوز اينطوري نشده. يه فرهنگي وجود داره که آدمهاي متدين و مقدس و حزب اللهي زندگيشون مساوي است با جاهاي بدمنظره و بي زينت و چيزهاي نامناسب. يه وقت بحث سر اينه که اينها نميخوان اسراف کنند اين درسته. يه وقت زينت همراه با اسرافه، جامعهاي که فقير داره اسراف توش واقعاً گناهه. گناه بزرگه که نبايد مرتکب بشوند. يه وقت اينه که اين يه فرهنگ بشه، توي جامعه. من اين را خطر براي جامعه اسلامي ميدونم. يه فرهنگ بشه که اصلاً مقدس بودن و حزب اللهي بودن و متدين بودن و متعهد بودن و اهل آخرت بودن مساوي است با اينکه آدم جلمبر باشه و قيافهش يه قيافه قابل رؤيتي نباشه. اين گناهه. اين درست نيست. اسلام با اين مبارزه کرده. خذوا زينتکم عند کل مسجد.»
در ادامه خطبه چنان که در فيلم ميبينيد آيت الله هاشمي، بين زندگي در نقاط خوش آب و هوا و استفاده از زينت در مسجد، پل ميزند و نهايتاً ميگويد در مساجد بايد «مانور تجمل» اتفاق بيفتد.
اينکه ميان زينت و خوشبويي و خوشرويي در مساجد و زندگي در مناطق خوش آب و هوا، لب دريا و کوهستان که قبلاً طاغوتها زندگي ميکردند و اکنون بايد مومنين، زندگي کنند چه ربطي وجود دارد! مسالهاي است که بايد طرفداران ايشان پاسخ دهند.
اينکه حد و مرز اسراف که هاشمي ميگويد دقيقاً چقدر است و چگونه بين خانههاي چندهزارمتري طرفداران ايشان و پرهيز از اسراف ميتوان جمع بست، موضوعي است که حتماً جامعه از مومنين منظور هاشمي مطالبه خواهد کرد.
اما اگر فقط از همين زاويه به اين خطبه نگاه کنيم اتفاقا آنها که هاشمي را تحريف ميکنند نزديکترين افراد به او هستند. سبک زندگي نزديکان و مديران هاشمي دقيقاً چقدر به ادعاي پرهيز از اسراف او در اين خطبه شبيه است؟ اصلاً اسراف را چه ميدانند؟
البته تحليل ديگري که ميتوان ارائه کرد اين است که همه خانههاي چندهزارمتري بعضي از وزرا و نزديکان و علاقهمندان مرحوم هاشمي مصداق همان «مسجد» است و بزرگي و رفاه و تجملگرايي در آن، مصداق مانور تجمل در مسجد حساب ميشود. در غير اينصورت اگرچه اين خطبه سراسر تناقض است اما با استناد به همين بخش خطبه ميتوان نزديکترين افراد به تفکر هاشمي را اصليترين تحريفکنندگان او دانست.
سردار نقدي درباره شهردار محبوب هاشميرفسنجاني اينطور ميگويد: «بعضي از اينکه از فرصت مديريت براي خدمت استفاده کنند رفته بودند سراغ زراندوزي. ايشان با ژيان به تهران آمد و يک خانهاي پيدا ميکند شش طبقه در بهترين نقاط تهران که زيرش استخر دارد. کسي که هيچي نداشته و بعد ظرف چند روز ميشود يک مسئول مهم در پايتخت، بعد خانهاش يکهو استخر دارد؛ از طبقه ششم ميآيد استخر و خانه مقابلش را نميگذارد بسازند، بخاطر ويوي طبقه شش!»
به هرحال رؤياي آجري مستندي مبتني بر اسناد و روايتهاي دست اول است. اينکه يک جريان تنبل، پرهزينه و منفعتطلب، به صدا و سيما حمله ميکند و از ملت ايران طلبکار هست، نشان از همان تفکر پهلويها دارد. همانهايي که مردم را رعيت خود ميدانستند و زندگي اشرافيگريشان را با اصالت خون توجيه ميکردند.
درحالي خطبه مرحوم هاشميرفسنجاني توجيه ميشود که برخي مسئولان دولتي با همان تفکر پهلوي، در قصرها و خانههاي چندهزار متري زندگي ميکنند و مردم از فرط فقر، به دنبال اجاره پشتبام هستند.
درباره این سایت